- ازنگه دار
- مهمیخ دار
معنی ازنگه دار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که مهمیز سوار را گیرد تا او بسهولت سوار شود مهمیز دار ازنگو قورچی سی
حیات دهنده، نگاهبان، حارس، حافظ، زنده دل، شاد و مسرور
سنگی یا فلزی که بدان چیزی را در ترازو می سنجند سنگ، ظرف بلوری درجه داری که مایعات را درآن می سنجند
دارای زنگ مثلاً ساعت زنگ دار، طنین دار
Ringing, Shrilly
звенящий , пронзительно
klingend, schrill
дзвінкий , різко
dzwoniący, piskliwie
响亮的 , 刺耳地
sonoro, estridentemente
risonante, stridentemente
resonante, estridentemente
retentissant, de façon stridente
klingelend, schril
गूंजने वाला , तीव्र ध्वनि से
berdering, dengan bising
صادحٌ , بصوتٍ حادٍّ
מצלצל , בצורה צורמת
鳴る , 鋭く
울리는 , 날카롭게
çınlayan, tiz bir şekilde
inayoambaa, kwa sauti kali
ดัง , อย่างแหลม
শব্দময় , তীক্ষ্ণভাবে
گونجتا ہوا , تیز آواز میں
سرمهمیخ دار